خورشید نه آنسـت که هر روز بچـرخد
خورشید سری بود جدا شد به جفا، های

سکوت محض

سکوت محض
یک وجود
بی وجود
...
صرفا جهت اظهار وجود
:)

اینجا چکار میکنی؟ «

+ هی

- جونم؟

+هستی؟

-هستم

+اهههه

-:)

+چرا نمیری از دستت راحت شم؟؟؟

-کجا برم؟

+نمیدونم، برو یجایی که دیگه نباشی، دیگه حست نکنم!

-جایی رو ندارم برم عزیزم، تازه کجا بهتر از پیش تو بودن :)

+اههه، برو گمشو ببینم حوصلتو ندارم

-تو بگو کجا برم، چشم من میرم

+نمیدونم، برو همون جایی که ازش اومدی

-:/

+چه مرگته، راستی اصن از کجا اومدی یهویی تو زندگی کوفتی من، ها؟؟؟

-نمیدونم:/

+تو چی میدونی پس؟

-تو از کجا اومدی؟

+ها؟

معلومه

-:)

+چته؟

-هیچی؛ خوش به حالت میدونی از کجا اومدی :)

+اخی، بدبخت، دلم سوخت برات!

-مسخرم نکن

واقعا نمیدونم از کجا اومدم، الان چرا اینجام و پیش تو چکار میکنم، راستی!

+ها؟

-کجا قراره برم؟ ://///

+نمیدونم، ولی هرجا رفتی بهم نگو، میترسم دلم برات تنگ بشه و بیام سراغت.

-الحق که جسم خودمی :)

+جمع کن خودت رو بابا

تا یکم بهش میخندم پررو میشه

روح بی خاصیت



پ ن:

جدا از کجا اومدم؟ کجام؟ کجا میرم؟؟؟

داغونم :|

نمیدونم :/

نمیفهمم

شایدم، نمیخوام بفهمم:(

.

خستم

شاید

بازم شاید

ای کاش

بازم ای کاش

.

چه میخواستم بنویسم، چه شد!

.

سین سکوت محض

:)


برچسب

سکوت محض