خورشید نه آنسـت که هر روز بچـرخد
خورشید سری بود جدا شد به جفا، های

سکوت محض

سکوت محض
یک وجود
بی وجود
...
صرفا جهت اظهار وجود
:)

ندارم ایمانی بر دلم «

من ندارم هیچ ایمانی بر دلم
کی میایی که ز رویت خجلم من نه آنم که شود فانی دوست
من همانم که گوید که «منم»

این منمم تمامی ندارد هرگز
کی شود دستی کشی بر دلم؟

خنده هست ناروا بر دل بی یار ای دوست
یار بی یار کی شود آیی شوی همدمم؟؟

من منم!

--------------------------


یک شب دگر گذشته کجایی پس؟؟؟
آقا بخدا برای این دل هم خدایی هست

دل های شکسته در تکاپوی تو اند ای آقا
اما خود نیز نمیداند در دل چه چیزی هست

مادرت فاطمه این درد مرا میداند
غصه ی انتظار بدترین دردیست که هست

:(
اللهم عجل لولیک الفرج

برچسب

سکوت محض